حدسم درست بود از اوّل، زن حال انتظار ندارد مهمان نیاورید برایش؛ این خانه خانهدار ندارد دیوار پیچپیچ تخیّل، دیگر به گِل نشسته مخاطب! حتا به قدر رنگ گُلی هم، از حرمتِ بهار ندارد نه شاعرم نه زن نه ا, ...ادامه مطلب
در گفت و گو با ایبنا مطرح شد: بهترین شعرهایی که محمدعلی بهمنی در سال ۹۷ خوانده است. (تاریخ انتشار: جمعه ۲ فروردین ۱۳۹۸) محمدعلی بهمنی با بیان اینکه مهمترین ویژگی یک شاعر این است که نشان دهد در عمق , ...ادامه مطلب
منتشر شد: بایستههای پژوهش در شعر معاصر راهکارهایی برای شناخت سیر واقعی تحولات شعر فارسی در دهههای اخیر مریم جعفری آذرمانی ناشر: فصل پنجم فهرست مباحث کتاب: پیشگفتار شعر معاصر و سیرِ مکتوبِ آن غزل و تاریخ ادبیات معاصر شعر معاصر و مرزبندیهای حاشیهای شعر معاصر و ادّعاهای شاعران شعر معاصر و استعداد شاعران شعر معاصر و صاحبنظران شعر معاصر و مسألهی, ...ادامه مطلب
از کتاب "راویه": باز در کسوتِ آدمیزاد، دیو پشتِ تریبون نشسته نوچهها خانه را قبضه کردند، رستم از گود بیرون نشسته دیو با زور و بازوست، امّا، سطری از شاهنامه نخوانده پس محال است هرگز بفهمد: چشمِ تهمینه در خون نشسته من که تهمینه و رستمِ زال، بودهام توأمان این همه سال، گریه کردم به تشییعِ سهراب: «شعر» ـ این زار و وارون نشسته ـ میروم سنگ و دریا بیارم، تا بشویم الفبایتان را جهلِ دیوِ فضیلت ندیده، بر الف تا یِ و نون نشسته مریم جعفری آذرمانی , ...ادامه مطلب
نقدی بر نقد «روایتِ هذیان» مهدی شعبانی راجر ایبرت منتقدی بزرگ بود که فیلمهای مورد علاقهاش را نقد میکرد (به سایتش رجوع شود)، فراستی برعکسِ او به دلیل نقد فیلمهایی که دوستشان نداشته شهرت دارد؛ مثلاً دهها هزار کلمه راجع به هامون، (بد) نوشته، در مورد ماهیوگربه و فروشنده هم (که در همان سطور اول , ...ادامه مطلب
«ذهن» و «زبان» در اشعار مریم جعفری آذرمانی(روزنامه ایران پنج شنبه 4 خرداد 96) کاظم هاشمیشاعر، منتقدمریم جعفری آذرمانی بیش از یک دهه است که در حوزه غزل فعالیت میکند و پرونده کاری حجیمی دارد و اخیراً هم مجموعه «راویه» را روانه بازار کرده است. اگر ویتگنشتانی بیندیشیم و محدوده زبان را محدوده جهان در , ...ادامه مطلب
از کتاب "تریبون": با احتسابِ چند مژه در خطای دیداز دستخطّ دادستان شاکیام شدیددر گیر و دار توطئهی الکنِ سکوتدیدن شهادت است به چشمِ منِ شهیدآوار، کورمال خزید از شیار سقفدیوارِ وصله وصلهی این خانه را ندیداین انزوای تلخ که با چای میخورماز دوستانم است که الطافِشان مزیدآنقدر هم که حدس زدی افتضاح نیستگاهی کمی مبالغه هم میکنم «وحید»!مریم جعفری آذرمانی, ...ادامه مطلب
مصاحبه ای با شمس لنگرودی درباره شعر امروز، در تاریخ 25 دی ماه 1395 در ایسنا منتشر شده با عنوان «خیلی از نوشتهها خزعبل و هذیان است». انتقاداتی بر بعضی از حرفهای این شاعر و پژوهشگر دارم، به این شرح: بر خلاف آنچه آقای لنگرودی می گویند، به نظر من اگر مخاطب برای شعر خاقانی وقت بگذارد، متوجه می شود که اصلاً ارتباط با شعر خاقانی با رمز و اسطرلاب نیست، بلکه بسیار هم، زبان و اندیشه و صور خیال واضحی دارد فقط باید با جهانِ شاعریِ او آشنا شد، به هر حال خاقانی شاعرِ با سوادی است و قرنها از ما فاصله دارد، خوب معلوم است که باید بعضی اصطلاحات را به فرهنگ لغت مراجعه کرد، خیلی از شعرهای سعدی و حافظ هم آسان نیست، فقط چون مخاطب آنها را زیاد شنیده و حتا حفظ کرده، ممکن است تصور کند که کاملا آنها را می فهمد، ولی آیا از لحاظ ادبی هم آنها را می فهمد یا فقط هاله ای از معنا را متوجه می شود؟ و بالاتر از این، مگر خاقانی علم غیب داشته که چند قرن بعد، عده ای می آیند و هر سطر بی معنی و بی موسیقی و بی فرم را با در دست داشتنِ تریبون های کتبی و شفاهی شان، به عنوان شعر معرفی می کنند؟ علاوه بر اینکه جغرافیای زیستی خاقا, ...ادامه مطلب
از کتاب "راویه": رییسِ بی هنران در نهادِ بی بنیادهمیشه منطقش این است: هرچه بادا باد!خدا نکرده مبادا بفهمی آینه چیستدر این اداره درآمد ندارد استعدادمیانِ سمفونیِ خرچ خرچِ ماشین هاببین صدایی از انسان نمانده است به یادچه خارها که درختانِ معتبر شده اندچقدر گل که پلاسید و زیر پا افتاداگر مخاطبِ خود هم نباشم، آخر سربه شعر من چه کسی اعتبار خواهد داد؟مریم جعفری آذرمانی, ...ادامه مطلب
از کتاب "ضربان": چقدر عکسِ پلاسیده مانده بر دیوار!چرا خراب نکرده؟ کجاست پس آوار؟نه هشت سال که هشتاد قرن جا داردخطوط حادثهاش بینهایت است اینباردر امتداد خبرها نقاط حسّاسیستکه در میانهی اعداد میشود انکارشکاف جنگ پس از این بدون خونریزیستبه جای قمقمه، اعصاب آهنی بردارکه من حواشیِ این جنگ را رصد کردمزنان شهید به دنیا میآورند انگار مریم جعفری آذرمانی , ...ادامه مطلب
گفتگوی من با ایبنا را درباره کتاب "راویه" و چند و چون محتوای آن بخوانید در: اینجا, ...ادامه مطلب
از کتاب "ضربان": در این عدم که هنر نیست غیرِ بیهنریمنم که جلوه ندارم برای جلوهگریکجاست باور انسان در این شکستهزمان؟ـ زمانِ جنبل و جادو، زمان دیو و پری ـکجا عجیبتر از این که با مداد سپیدخطوط تیره کشیدند روی لفظ دریکنار این همه ویرانه، این منم که هنوزدلم خوش است به ترمیمِ خانهی پدریتمام شاعریِ من شبیهِ مولانامورّخ است به هجریِّ شمسی و قمری1393/10/7 مریم جعفری آذرمانی , ...ادامه مطلب
از کتاب "دایره": برخلافِ مقام ابراهیم، وسطِ کوه و درّه جا ماندیروح من! کو پرنده بودنِ تو؟ هرکجا ذرّه ذرّه جا ماندیبُرجسازان که وامدارِ تواَند، خواب «دار و درخت» میبینندخواب «دار» و «درخت» میبینی، زیر دندانِ ارّه جا ماندیگریهات را همیشه مسخره کرد، پس به دنیا چرا نمیخندی؟پشت صحنه کنار دلقکها، با غم روزمرّه جا ماندیدر همین گرگخانه گرگ شدی، بچّگی کردی و بزرگ شدی خانهات قصر بوده و حالا بستهی این «یه ذرّه جا» ماندیمریم جعفری آذرمانی ,روح کوچکی در افتاب,روح من آن کوه است,روح کودکان پس از مرگ ...ادامه مطلب